Selfy

Selfy

The World Needs more Posetive People
Selfy

Selfy

The World Needs more Posetive People

شاید یک

میخواستم یه بلاگ دیگه درست کنم و اونجا شروع کنم به نوشتن . 
بدقیقه نودی پشیمون شدمو  گفتم باز میخوای پنجاه تا بلاگ درست کنی که بخاس دو خط بنویسی ؟
برو تو همون قبلیه بنویس . کی دیده کی خونده ، کی خونده چی شده ؟!
با علی دو ساعتی حرف حرف زدم در مورد خودم . در مورد این روزای خودم . اینکه درونم چی میگه و بیرونم چیکار میکنه . 
چی میخوام باشمو و چی  هستم .
به کجا دارم میرم . 
اینو به علی ام گفتم . هر موقع اسم مرگ و زندگی ... و اینکه چند سال عمر میکنیم میاد دستو پام میلرزه .
علی گفت سرجمع مگه چند سال میخوایم عمر کنیم . آره همین جمله ساده و تکراری و کلیشه ای و تخمی ...

اره سر جمع چند سال و دوباره من رفتم تو خودم و فکر کردم گه چه کارایی میخوام بکنم

چی هستم . چیارو بزارم کنار . چیارو نزارم

چیارو شروع کنم ...
همه اینا تو کسری از ثانیه گذشت و من دستو پام لرزید. 

ممکنه که این آخرین نوشته من با کیبورد در محیط وبلاگ نویسی باشه ممکنه هم تا صد سال دیگه هر روز بیامو بگم و برم . 

کسی چه میدونه...

شایدم  این آخرین نوشته ای باشه که تو میخونی ...
بازم کسی چه میدونه .

عاشق این همه ابهام و سردرگمی این دنیا هستم . هر ثانیه میتونه سوپرایزت کنه .

همه میدونن...

همه می دونن ، ما خیلی ساله تو اسایشکاهیم ...
تا دلبر اومد ...
رفت ...

سیگار داری؟